جدول جو
جدول جو

معنی شاخ به شاخ شدن - جستجوی لغت در جدول جو

شاخ به شاخ شدن
کنایه از با کسی رو به رو شدن به عزم مجادله یا زد و خورد
تصویری از شاخ به شاخ شدن
تصویر شاخ به شاخ شدن
فرهنگ فارسی عمید
شاخ به شاخ شدن
(خُ گِ رِ تَ)
با کسی، معارضه ومجادله خاصه با قوی تر از خود کردن. (امثال و حکم دهخدا). مناطحت. شاخ بهم بند شدن. شاخ بهم گیر کردن
لغت نامه دهخدا
شاخ به شاخ شدن
((بِ. شُ دَ))
مجادله کردن، دست به یقه شدن
تصویری از شاخ به شاخ شدن
تصویر شاخ به شاخ شدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ جِ شُ دَ)
بر شاخ و برگ چیزی افزودن و فروع پی در پی بر یک اصل مترتب کردن. (مقدمۀ التفهیم چ جلال همائی ص قسح) : کی باز گردند از چیزی که عمر بدان بگذاشتند و کتابها پر کردند از حکمهای سه گانی بر آن و شاخ بر شاخ زدن. (التفهیم ص 400)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاخ بشاخ شدن
تصویر شاخ بشاخ شدن
با کسی معارضه و مجادله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جنگ حیوانات، سرشاخ شدن
فرهنگ گویش مازندرانی